کد مطلب:90401 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

سید محمد باقر قزوینی و خشوع قلبی











در حالات مرحوم سید محمد باقر قزوینی رحمه الله علیه نقل كرده اند، كه قبل از دو سال، از وقوع طاعون در عراق، خبر داد و گفت: این مرض در فلان وقت پیدا می شود و شیوع آن به حدی است كه تمام عراق را در بر می گیرد و اضافه نمود كه من آخرین كسی هستم كه به این مرض، از دنیا می روم! علت این پیشگویی را از او پرسیدند فرمود: جدم امیرالمومنین علیه السلام در خواب، پیش از وقوع این حادثه به من خبر داد و فرمود: «بك یختم یا ولدی»: فرزندم این مرض به تو پایان می یابد.

معظم له، دارای كرامات فراوان است. مادر این عالم بزرگوار، خواهر سید بحرالعلوم و یكی زنان فاضله ی مشهوره به تقواست وی گوید: آن زمانی كه سخت مریض بودم، برادرم (سید بحرالعلوم) به عیادتم آمد و گفت: از این كسالت ناراحت نباش كه به همین زودی بهبود خواهی یافت و به آن چیز كه من آرزوی آن دارم و به آن نمی رسم، نائل خواهی شد، گفتم: آن چیست؟ گفت: آرزو دارم شیخ حسین نجف، بر جنازه ام نماز بخواند، اما آرزویم برآورده نمی شود، ولی او بر جنازه ی شما نماز می خواند و همین هم شد، زیرا این بانو، در طاعون عراق از دنیا رفت و مردم جهت تجهیز و تشییع جنازه ی وی اجتماع كردند و صدا به گریه و شیون بلند نمودند و شیخ حسین كه بر اثر پیری و كسالت نمی توانست از منزل بیرون رود، با شنیدن صدای شیون مردم كه سطح شهر را فراگرفته بود، با زحمت، تا درب منزل آمد و از عابرین علت گریه و شیون مردم را پرسید، گفتند: مادر سید محمد باقر، از دنیا رفته است، وی گفت: مرا به جنازه ی وی برسانید، سقایان او را به محل اجتماع مردم رساندند و بر جنازه ی آن بانوی معظمه نماز خواند.

گفته اند: سید محمد باقر رحمه الله علیه از اینكه كسی دست او را ببوسد، كراهت داشت و امتناع می ورزید، مردمی كه این آرزو به دل داشتند، منتظر بودند چه وقتی

[صفحه 399]

سید به زیارت مرقد مولا امیرالمومنین علیه السلام مشرف می شود تا در آن زمان دست وی را ببوسند، چرا كه در آن وقت چنان خشوعی با دیدن مرقد آیت كبرای الهی به او دست می داد كه از خود خبر نداشت و آنچنان در دریای نور الهی غرق می شد كه هیچ چیز نمی توانست این حالت را از او سلب كند از اینرو مردم به بوسیدن دست مبارك وی كه منتهای آمال و آرزوی آنها بود، نایل می شدند و تبرك می جستند.

[صفحه 400]


صفحه 399، 400.